رمان «اسپان دشت نیسایه» داستانی عاشقانه با بستری تاریخی است که در آن از الههها و نمادهای زیادی اسم برده شده است. مهمترین خصیصه این رمان که آن را از رمانها دیگر متمایز میکند، بعد هنری آن است. در این رمان از هیچ واژه بیگانهای استفاده نشده است.
فرزاد کدخدایی خود میدانسته است که نیازی به اثبات در زمینه ساختار و پیرنگ و شخصیت سازی ندارد، چون به راحتی از پس این بخش برمی آید، به همین خاطر هوشمندانه رمانی را مینویسد تا بخش هنری وخاص بودن آن را به رخ خواننده بکشد. آقای کدخدایی گاه چنان زیبا دیالوگها را مینویسد که محتوا و عمق دیالوگ، آن را از مختص تاریخ خاصی بودن، میرهاند. آن چنان که در پاسخ هیربد به افروتیش میخوانیم:
«افروتیش برخاست و تازیانۀ چرمینی از دست سرپاسبان گرفت و چند بار بر سر و روی آنها کوبید و داد زد: «زود ببریدشان و اگر زبانشان باز نشد، در سیاه چالۀ آسنگران بسوزانیدشان.»
همین که آنها را کشان کشان بیرون بردند، خاموشی سنگینی در ایوان نشست. مشیانا به افروتیش گفت: «رفتارت با بندک ها درست نیست!»
آرتمیس گفت: «من نیز نمیتوانم ستم آشوریان را ببخشم.»
هیربد گفت: «اهورا مزدا آشتی را بر جنگ برتری داده است.»
افروتیش گفت: «ولی خدایان آنها می گویند سر در برابر سر.»
هیربد گفت: «ولی در ستیز با تاریکی، به جای برکشیدن
شمشیر، میتوان آتشی را روشن کرد.» ص 106
داستان دانای کل است. در میان روایت قصه عاشقانه داستان بین اسپادا و مشیانا نگاهی به اعتقادات و باورهای آن زمان داشته و با زیرکی تمام تأثیر کاهنها و موبدان را نشان میدهد. اینکه چگونه باورهایی در ذهن مردم ایجاد کرده و از اعتقاداتشان و ساختن آیینهایی خاص در راه رسیدن به اهداف خود و تثبیت قدرت و حکمرانی خود، استفاده میکنند. چیزی که ازقرن ها قبل تاکنون ادامه داشته و همچنان دارد.
«کاهن از پشت در گفت: «افروتیش، بیش از این، خدایان را خشمگین نکن.»
پس از چندی وخشوری که از پشت پرده آنها را نگاه میکرد، پوزخندی زد و با خود گفت: «افروتیش! سرانجام با پیشیار خوابیدی و از این پس بندۀ نیایشگاه خواهی بود.» ص 101 »
رمان دارای نثری روان است ولی با این وجود نویسنده نتوانسته است از اطناب، اجتناب کند. داستان با بیان ملودرام عاشقانه اسپادا و مشیانا در بستر داستانی تاریخی، خواننده را با آیینها و مناسبتها و عبادات دوران مادها آشنا میکند. تمام اینها نشان دهنده مطالعه نویسنده در زمینه تاریخ گذشتگان و رسمها و آیینهای آن زمان میباشد. رمان با وجودی که در مورد تاریخ گذشته و جنگها و اتفاقات آن زمان است ولی با ایجاد داستانی عاشقانه در دل تاریخی اثر توانسته است کشش لازم را برای خواننده این اثر ایجاد کند. ■
دیدگاهتان را بنویسید